خصوصی هایِ زندگیِ مــــن وآقایِ مهندس

خُدایا حواسِت به منُ زندِگیــم باشهـ

خصوصی هایِ زندگیِ مــــن وآقایِ مهندس

خُدایا حواسِت به منُ زندِگیــم باشهـ

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۹۴/۰۷/۲۳
    8
  • ۹۴/۰۷/۰۷
    ۷
  • ۹۴/۰۷/۰۶
    ۶
  • ۹۴/۰۷/۰۴
    ۵
  • ۹۴/۰۷/۰۴
    ۴
  • ۹۴/۰۷/۰۳
    ۳
  • ۹۴/۰۷/۰۳
    ۲
  • ۹۴/۰۶/۳۱
    ۱

۵

شنبه, ۴ مهر ۱۳۹۴، ۰۲:۰۹ ب.ظ

چه قدر خبرِ بد این روزا مهمون خونه‍ ها بود...همیشه‍ تا اسمِ مکه و خونه یِ خدا و صحرایِ منآ ومسجدالحرام به گوشَم میخورد پـُر میشُدم از حسِ آرامشُ تنهآ ارزوم توی لحظه دیدن کعبـه‍ میشُد.همیشه حسرت میخوردم چرا حسن رفتهُ من نرفتم ..همش ازش قول میگرفتم منو بعدِ سربازیت که تموم شد باید ببری..!ولی حالا دیگه حسم فقط بغضِ...یه بغضی که فقط داره گلومُ اذیت میکنه‍..میشینم جلوی تلویزیون تا روشنش میکُنم...{خبر اجسادِ حادثه منـآ} خدایا داری میبینی چه قدر سخته یک مرد جلوی زنش جون بده‍..خدا ببین خیلی سخته پرده خیر مقدم یک خانوده به پدر ُ مادرشون سیاهپوش بشه‍...خُدایا زبونم قاصره‍ که کلمات رو درست بغل هم بچینم برای هم چین واقعه تاسف بآری!خدایا اینا رو دیدی فقط سکوت نکن باعث و بانیشو مجازات کن.

  • بانــوی آقایِ مهندس

نظرات (۳)

  • پریای شاهرخ
  • خیلی وحشتناک بود..حتی فکر بهش حالم و خراب می کنه :(
    راستی سلام :)
    پاسخ:
    اره خیلی خدا به خانواده هآشون صبر بده‍
    سلام پریآ ِ عزیز:)

  • بانوی شرقی
  • خییییلیییییییی بد بود خبرای این چند روزه....
    ذهنیت منم کاملن تغیر کرده..
    از همینجا هم میشه با خدا ارتباط برقرار کرد..
    خدا همه جا هست....
    نمیخام حتی یک ریال ب جیب اعراب نفرت انگیز اضافه کنم !!!!
    پاسخ:
    خیلی بدتـر از بد:|
    ولی نمیتونم به این فِکر کُنم که‍ خونه خدا رو نبینم آرزومه:(
  • الــهـــ♥ـه
  • خیلی بد و غم انگیزه ... خیلیییییی... خدا خودش باعث و بانیشو نابود کنه :(



    پاسخ:
    واقعا سخته:(
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی